آدم باید چطوری باشه؟ !!!! ...


اگه سربزیر و متفکر و توی خودش باشه، میگن: افسردگی داره، روانیه، سیماش قاطیه!

اگه بگو و بخند و شاد و شنگول باشه، میگن: جلفه، دلقکه، هجوه!

اگه چاق و اضافه وزن داشته باشه، میگن: شکموئه، پرخوره، مال مفت تور کرده!
اگه لاغر و جمع و جور و میزون باشه، میگن: کنسه، نخوره، حمال وارثه!

اگه از حقش دفاع کنه و زیر بار زور نره، میگن: جنجالیه، با همه دعوا داره، خروس جنگیه!
اگه از حقش بگذره و گذشت کنه، میگن: بی عرضه اس، حیف نون و دست و پا چلفتیه!

اگه اهل تحقیقات و کتاب باشه، میگن: اینو، واسه ما شده آقای مطالعه!
اگه با عیالت مشکلی نداشته باشه، میگن: زن ذلیله، زن نگرفته، شوهر کرده!

اگه مرد سالار و حرف، حرف خودش باشه، میگن: انگار کلفت آورده!
اگه دست به جیبش خوب باشه و به مردم کمک کنه، میگن: پول پارو میکنه، اهل زد و بنده!

اگه اهل بریز و بپاش و ولخرجی نباشه، میگن: پولهاشو انبار میکنه، جون به عزرائیل نمیده!
اگه زبون باز و متملق و چاخان باشه، میگن: معاشرتیه، فوق العادس، دوست داشتنیه!

اگه راست و درست و بی کلک باشه، میگن: هیچی نمیشه، به درد لای جرز میخوره!
و بالاخره اگه هر روز ایمیل میزنه نمیگن مارو دوست داره به یادمون هست،میگن : بیکاره ، معلوم نیست کی کار میکنه؟!!

تاریخچه تقلب !!!! ...


  تاریخچه تقلب !!!! ...



تاریخچه‌ی تقلب از جایی شروع میشود که حسن کچل برای نخستین بار به مکتب رفت.
از بد ماجرا همان روز امتحان ماهیانه‌ی کودکان فلک بخت مکتب بود.
لیک حسن چشمان چپش را بر روی ورقه‌ی همزاد انداخت تا نکتی بس ارزشمند از ورقه‌ی فوق الذکر، دشت کند. این بود که اولین تقلب تاریخ بشری زده شد ...
البته این تقلب با روش‌های فوق العاده ابتدایی (البته در مقابل ترفند‌های کنونی) صورت گرفت.
بدین ترتیب که حسن با کلی زور زدن تن را تکان داد و خود را به بالای ورقه‌ی همزاد رسانید و خیلی راحت مطالب را دو در فرمود. زان پس تقلب دوران طلایی خود را آغاز کرد. بدین ترتیب که گسترش یافت و مصادیقی متفاوت پیدا کرد. از جمله تقلب‌های رایج تقلبات سر امتحان، دو در کردن غذا از سلف، تقلب در اتو زدن، تقلب در شماره دادن، تقلب در بازی (که از آن به جر زنی تعبیر میشود) را می‌شود نام برد.

حال روش هایی از تقلب در امتحانات را به نظرتان می‌رسانیم:
    روش های نوشتاری:
    ۱ نوشتن روی کف پا، پس کله، پشت گوش و...
    ۲ نوشتن روی میز، پشت نیمکت، زیر نیمکت، پشت مانتوی دختر جلویی و...
    ۳ نوشتن روی دستمال دماغی، پاکت نامه و...
    ۴ نوشتن و لوله کردن تقلب و جاسازی آن در سوراخ‌های مختلفی از جمله دماغ، دهن، فک پایین، دریچه‌ی آئورت و ...

    روش های با کلاسی:
    ۱ استفاده از ماشین حسابهای مهندسی
    ۲ استفاده از آیینه، موچین، لوازم آرایش، فیلم، عکس

    روش های جوادی:
    ۱خم کردن سر به روی ورقه‌ی طرف به صورت تابلو.
    ۲روش شیمیایی:بدین معنی که مراقب را با انواع و اقسام مواد شیمیایی از هستی ساقط کنید و بعد با خیال راحت دست به کار شوید

    توجه:
    اگر در این امر تبهر کافی ندارید اصلا سمت این کار نروید که عواقبی جز ضایع شدن، اخراج شدن و تابلو شدن ندارد.

زن دانا ...!

زن دانا که در کوهستان سفر می کرد سنگی بسیار با ازرش و بسیار نادر را در رودخانه یافت. روز بعد مسافری را دید که گرسنه بود.
غذای خود را با آن مرد نصف کرد. مرد مسافر آن سنگ قیمتی را دید و از آن زن خواست که آن سنگ را باو بدهد. زن بدون کمتری مکثی این کار را کرد. مرد مسافر که بخت خوش خود خوشحال بود رفت. او می دانست که ارزش این سنگ آنقدر است که می تواند تا آخر عمر به راحتی زندگی کند. اما چند روز بعد برگشت و سنگ را به زن پس داد و گفت؛ با خودم فکر می کردم، من بخوبی می دانم ارزش این سنگ چقدر است. اما آن را به این امید که چیزی ارزشمندتر بمن بدهی آن را به تو برمی گردانم. آن چیزی را بمن بده که در درون توست و باعث شد بتوانی این سنگ گرانبها را بمن ببخشی!

فقر یعنی . . .

فقر اینه که ۲ تا النگو توی دستت باشه و ۲ تا دندون خراب توی دهنت؛
فقر اینه که شامی که امشب جلوی مهمونت میذاری از شام دیشب و فردا شب خانواده ات بهتر باشه؛
فقر اینه که وقتی کسی ازت میپرسه در ۳ ماه اخیر چند تا کتاب خوندی برای پاسخ دادن نیازی به شمارش نداشته باشی؛
فقر اینه که ۶ بار مکه رفته باشی و گرسنگی و درموندگی همسایه کناریت رو ندونی!
فقر اینه که فاصله لباس خریدن هات از فاصله مسواک خریدن هات کمتر باشه؛
فقر اینه که کلی پول بدی و یک عینک دیور تقلبی بخری اما فلان کتاب معروف رو نمی خری تا فایل پی دی اف ش رو مجانی گیر بیاری؛
فقر اینه که توی خیابون آشغال بریزی و از تمیزی خیابون های اروپا تعریف کنی؛
فقر اینه که ۱۵ میلیون پول مبلمان بدی اما غیر از ترکیه و دوبی هیچ کشور خارجی رو ندیده باشی؛
فقر اینه که ماشین ۴۰ میلیون تومانی سوار بشی و قوانین رانندگی رو رعایت نکنی؛
فقر اینه که به زنت بگی کار نکن، ما که احتیاج مالی نداریم؛
فقر اینه که وقتی ازت بپرسن سرگرمی های تو چی هستند بعد از یک مکث طولانی بگی موزیک و تلویزیون؛
فقر اینه که کتابخانه خونه ات کوچکتر از یخچالت(یخچال هایت) باشه؛